شیار 143 فیلمی برای سبک شدن

از وقتی تبلیغ فیلم سینمایی شیار 143 را دیدیم، برنامه داشتیم که در اولین فرصت تماشایش کنیم.با همسر عزیزم هم عقیده بودیم که روزی غیر از سه شنبه به سینما برویم تا با پرداخت هزینه تمام بلیط کمکی کرده باشیم به فروش بالایش، اما سرانجام همان سه شنبه شب قسمت شد و بلیط نیم بها.تبلیغات زیادی در موردش دیده بودم و دوست داشتم تصورم از خوب بودنش خراب نشود و بعد از تماشای آن رضایت داشته باشم.

شروع فیلم دلگرم کننده بود شاید بخاطر لهجه زیبا و عامیانه اش بود،در خلال فیلم صحنه هایی برای اشک ریختن و حدس زدن آخر ماجرا بود."الفت" مادر یونس که شوهرش را از دست داده بود و یونس و دختر خود را با هزار امید و آرزو بزرگ کرده بود و حال پسر در دانشگاه قبول شده بود و آرزوهای مادر درحال محقق شدن بود که جنگ هم شروع شده بود، تاریخ این مرز و بوم و از آن مهمتر مردمان اطرافمان گواه اند که یونس های زیادی جان در طبق اخلاص نهادند و چشمان الفت ها را به در دوختند و رفتند. بگذریم. وجود مادر بزرگ یونس و دکلمه های او لبخند را بر روی لب می نشاند برای نمکش خوب بود. اوج فیلم صحنه ی روبرو شدن مادر با پسر بود. که به نظر من بدون هیجانات کاذب و در عین حال پر محتوا بود، خلاصه فیلم خوبی بود برای سبک شدن