کتاب"تلخ ترین نوشته ی من"

کتابی را همین چند وقت پیش خواندم که مطالب تکان دهنده ای در آن نوشته شده بود.برادرم مهدی(باجناقم) قبلا گفته بود که برایش این کتاب را بخرم،کتابی که به خواندنش می ارزد،کلیت کتاب مربوط خاطرات،دلنوشته ها و ماجراهایست که برای نویسنده اتفاق افتاده است،نویسنده کتاب حیدر رحیم پور است که بعد از انقلاب به دلایلی پیشه کشاورزی را برمی گزیند هر چند قبل از انقلاب هم دورادور به علت شغل پدر و اطرافیان با این حرفه غریبه نبوده است،با خواندن این کتاب کمی از فکرهای روزمره  خارج خواهید شد ان شاالله

تنهای تنهای تنها

شب یلدای امسال قسمت ما شد دانشگاه،شب یکشنبه بود.در طول روز تبلیغات فیلم سینمایی تنهای تنهای تنها رو در محوطه ی دانشگاه دیده بودم،از اون جایی که به فیلم سینمایی علاقه دارم بلیطش رو تهیه کردم،ساعت 6:30 اکران می شد.خلاصه رفتم و فیلم رو دیدم،فیلم قشنگی بود.فیلمی که شب یلدا رو خراب نکرد،دیدنشو به همه توصیه می کنم.بعد از فیلم هم کارگردانش صحبت کرد،احسان عبدی پور و به سوالات جواب داد،خیلی ازش خوشم آومد،امیدوارم که موفق باشه.یکی پرسید که چرا فیلم به این خوبی اینقدر کم فروش رفته،یکی از دلایلی که عبدی پور گفت این بود که پول برای تبلیغ نداشتیم و از حضار خواست که اگه فیلم خوب بود تبلیغش کنند،همون جا بود  که تصمیم گرفتم مطلبی رو در وبلاگ پر بازدیدم!!!!!بذارم